♂♥♀دخي باحال♂♥♀
عچقولانه س
شلوم به همه خوفین؟ من زیاد خوف نیسم! دیشب کلی گریه کردم نه با کسی دعوام نشد از سر رمانی که خونده بودم خیلی گریه کردم خداییی اعصابم خورد شد که اون پسره و دختره ینی سعید و کیمیا بهم نرسیدن! نه این جوری نیس که بره با کسی دیگه تو اوج بدبختی دختره زیر ماشین میره و میمیره ! حوصله ندارم الان دوباره گریه م میگیره! اسم کتابش ناباورانه س برین دانلود کنین بعدش انقد گریه کردم بقیه هم اومدن ببیننن چمه!؟ بعدش عمه م گف نیوشا برو بخواب! منم خوافیدم! بعدش یاده کسایی که دوسشون داشم که فوت کردن افتادن یکیشون رو که عاشقش بودم یادم اومد خاله صیفی! دیشب واس اونم گریه کردم خیلی حالم بد بود سرمم درد گرفه بود بعد خوافیدم خب بای حتما کتاب ناباورانه رو بگیرین خیلی قشنگ بود عاشقتونم در حد......
نظرات شما عزیزان:
چه احساساتي منم همينجوريم ولي نه به اين شدت ههههههههههههههههههههههههههه
من لينكت كردم اگه خوشت اومد تو منو لينك كنپاسخ:
چشم
برچسبها:
کيمــيا |